حرف های رفتنت اینقدر پنهانی نبود

ساخت وبلاگ

 بی نگاهِ عشق مجنون نیز لیلایی نداشت

بی مقدس مریمی دنیا مسیحایی نداشت

بی تو ای شوق غزل‌آلوده‌ی شبهای من

 

لحظه‌ای حتی دلم با من هم‌آوایی نداشت

آنقدر خوبی که در چشمان تو گم می‌شوم

کاش چشمان تو هم اینقدر زیبایی نداشت!

این منم پنهانترین افسانه‌ی شبهای تو

آنکه در مهتاب باران شوقِ پیدایی نداشت

در گریز از خلوت شبهای بی‌پایان خود

بی تو اما خوابِ چشمم هیچ لالایی نداشت

خواستم تا حرف خود را با غزل معنا کنم

زیر بارانِ نگاهت شعر معنایی نداشت

پشت دریاها اگر هم بود شهری هاله بود

قایقی می‌ساختم آنجا که دریایی نداشت

پشت پا می‌زد ولی هرگز نپرسیدم چرا

در پس ناکامیم تقدیر جاپایی نداشت

شعرهایم می‌نوشتم دستهایم خسته بود

 

در شب بارانی‌ات یک قطره خوانایی نداشت

ماه شب هم خویش می‌آراست با تصویرِ ابر

صورت مهتابی‌ات هرگز خودآرایی نداشت

زیباترین شعر های عاشقانه...
ما را در سایت زیباترین شعر های عاشقانه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : Sajad loveplayer بازدید : 163 تاريخ : دوشنبه 5 فروردين 1392 ساعت: 7:51