بی نگاهِ عشق مجنون نیز لیلایی نداشت
بی مقدس مریمی دنیا مسیحایی نداشت
بی تو ای شوق غزلآلودهی شبهای من لحظهای حتی دلم با من همآوایی نداشت کاش چشمان تو هم اینقدر زیبایی نداشت! آنکه در مهتاب باران شوقِ پیدایی نداشت در گریز از خلوت شبهای بیپایان خود بی تو اما خوابِ چشمم هیچ لالایی نداشت خواستم تا حرف خود را با غزل معنا کنم زیر بارانِ نگاهت شعر معنایی نداشت پشت دریاها اگر هم بود شهری هاله بود قایقی میساختم آنجا که دریایی نداشت پشت پا میزد ولی هرگز نپرسیدم چرا در پس ناکامیم تقدیر جاپایی نداشت
آنقدر خوبی که در چشمان تو گم میشوم
این منم پنهانترین افسانهی شبهای تو
شعرهایم مینوشتم دستهایم خسته بود
در شب بارانیات یک قطره خوانایی نداشت
ماه شب هم خویش میآراست با تصویرِ ابر
صورت مهتابیات هرگز خودآرایی نداشت
زیباترین شعر های عاشقانه...برچسب : نویسنده : Sajad loveplayer بازدید : 163