طوفاني ام از موج

ساخت وبلاگ

 مي برم منزل به منزل چوب دار خويش را

 

تا كجا پايان دهم آغاز كار خويش را

در طريق عاشقي مردن نخستين منزل است

مي برد بر دوش خود منصور دار خويش را

بر نمي دارد نگاه ازمن جنون سينه سوز

مي شناسد چشم صيادم شكار خويش را

رونق روشن دلان با منت خورشيد نيست

مي كند روشن چراغم، شام تار خويش را

در دل طوفاني ام از موج خونين باك نيست

مي فشارد در بغل دريا كنار خويش را

موج پر جوشم من از دريا نمي گيرم كنار

مي نهم بر دوش طوفان كوله بار خويش را

بس كه مي پيچد به خود امواج اين گرداب سخت

ساحل از كف مي دهد اينجا قرار خويش را

زیباترین شعر های عاشقانه...
ما را در سایت زیباترین شعر های عاشقانه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : Sajad loveplayer بازدید : 268 تاريخ : دوشنبه 5 فروردين 1392 ساعت: 7:59