آسمان دیده ام ابری شده
شانه ای کو؟ تا بگریم زار زار
رعد و برق بی پناهی می زند
روی تکرار سکوتی مرگبار
پرتو نوری مرا دعوت نمود
تا که اسرار دلم تبعید شد
کنج یک مخروبه متروکه ای
حکم توقیف دلم تمدید شد
در زمستانی که می اید ز راه
یک نفر از شهرتان خواهد گذشت
آسمان دیده اش ابری شده
خسته پا،دامن کشان ،خواهد گذشت
زیباترین شعر های عاشقانه...برچسب : نویسنده : Sajad loveplayer بازدید : 260
با تو رفتم
بی تو باز آمدم
از سر کوی او دل دیوانه
پنهان کردم در خاکستر غم
آن همه آرزو دل دیوانه
چه بگویم با من ای دل چه ها کردی
تو مرا با عشق او آشنا کردی
پس از این زاری مکن
هوس یاری مکن
تو ای ناکام دل دیوانه
با غم دیرینه ام
به مزار سینه ام
بخواب آرام دل دیوانه
برچسب : نویسنده : Sajad loveplayer بازدید : 199
ناگهان پرده بر انداخته ای یعنی چه؟!
مست ازخانه برون تاخته ای یعنی چه؟!
زلف در دست صبا گوش به فرمان رقیب
این همه با همه در ساخته ای یعنی چه؟!
شاه خوبانی و منظور گدایان شده ای!
قدر این مرتبه نشناخته ای یعنی چه؟!
زیباترین شعر های عاشقانه...برچسب : نویسنده : Sajad loveplayer بازدید : 230
وباره تَش زده بر قلبِ نازکِ سیگار
هوای سرد و تو و فندک و پُک سیگار
تو طبقِ عادتِ هر روز مینویسی باز
به روی صندلیت «عشق» با نوکِ سیگار
و سرفه میکنی و یادِ حرفهای منی
که گفته بودهام انگار با تو که سیگار،
برای حنجرهات خوب نیست دست بکش
و دست میکشی از آخرین پکِ سیگار
نه! جای پای کسی نیست جز خودت اینجا
فقط زمین و تن بیتحرکِ سیگار
کسی نمیرسد از راه، سخت میرنجی
و میروی که ببینی تدارکِ سیگار
پ.ن
زیباترین شعر های عاشقانه...برچسب : نویسنده : Sajad loveplayer بازدید : 241
وقتی دلم به سمت تو مایل نمیشود
باید بگویم اسم دلم ، دل نمیشود
دیوانهام بخوان که به عقلم نیاورند
دیوانهی تو است که عاقل نمیشود
تکلیف پای عابران چیست؟ آیهای
از آسمان فاصله نازل نمیشود
خط میزنم غبار هوا را که بنگرم
آیا کسی زِ پنجره داخل نمیشود؟
میخواستم رها شوم از عاشقانهها
دیدم که در نگاه تو حاصل نمیشود
تا نیستی تمام غزلها معلّق اند
این شعر مدتیست که کامل نمیشود
زیباترین شعر های عاشقانه...برچسب : نویسنده : Sajad loveplayer بازدید : 212
بریز باده که ساقی لبالب از دردم
میان آتش قهرت شبانه میگردم
من از شب و غم هجران نمی کنم شکوه
خمار باشم اگر وصله تو ام هر دم
هزار لعنت و نفرین بر آسمان و زمین
سبو چرا شکنید هان ؟ مگر گنه کردم ؟
مرا بهشت و جهنم نشاید آزادم
هزار جرعه بنوشم ولی چنین سردم
بریز باده که ساقی به این سیه بازار
منم شکسته ام و عالمی غم آوردم
زیباترین شعر های عاشقانه...برچسب : نویسنده : Sajad loveplayer بازدید : 213
مي برم منزل به منزل چوب دار خويش را
تا كجا پايان دهم آغاز كار خويش را
در طريق عاشقي مردن نخستين منزل است
مي برد بر دوش خود منصور دار خويش را
بر نمي دارد نگاه ازمن جنون سينه سوز
مي شناسد چشم صيادم شكار خويش را
رونق روشن دلان با منت خورشيد نيست
مي كند روشن چراغم، شام تار خويش را
در دل طوفاني ام از موج خونين باك نيست
مي فشارد در بغل دريا كنار خويش را
موج پر جوشم من از دريا نمي گيرم كنار
مي نهم بر دوش طوفان كوله بار خويش را
بس كه مي پيچد به خود امواج اين گرداب سخت
ساحل از كف مي دهد اينجا قرار خويش را
زیباترین شعر های عاشقانه...برچسب : نویسنده : Sajad loveplayer بازدید : 266
من ز بیداد تو هرگز نکنم ناله و درد
داد از آنکس که چنین چهره زیبا به تو داد
سوختم سوختم از هجر به فریادم رس
پیش از آن روز که از خانه ام آید فریاد
توبه کردم که دگر دل به کسی نسپارم
اگر از حلقه گیسوی تو گردد آزاد
غافلی در شب هجران تو چون می سوزم
آنچنان مست که پروانه ز من گیرد یاد
زیباترین شعر های عاشقانه...برچسب : نویسنده : Sajad loveplayer بازدید : 241
دوباره تَش زده بر قلبِ نازکِ سیگار
هوای سرد و تو و فندک و پُک سیگار
تو طبقِ عادتِ هر روز مینویسی باز
به روی صندلیت «عشق» با نوکِ سیگار
و سرفه میکنی و یادِ حرفهای منی
که گفته بودهام انگار با تو که سیگار،
برای حنجرهات خوب نیست دست بکش
و دست میکشی از آخرین پکِ سیگار
نه! جای پای کسی نیست جز خودت اینجا
فقط زمین و تن بیتحرکِ سیگار
کسی نمیرسد از راه، سخت میرنجی
و میروی که ببینی تدارکِ سیگار
زیباترین شعر های عاشقانه...برچسب : نویسنده : Sajad loveplayer بازدید : 235
مهربان
آنقدر شاعرم امشب که فقط ،
سایه مهرتورا کم دارم
باتو هستم
ای سراپا احساس
خون تو در رگ من هم جاریست ،
جنس ما جنس بلد بودن کانون گل است
نازنین
زندگی جای هدر دادن فرصتها نیست ،
ما مطهر شده ایم ،
پیش رو راه رسیدن به خداست
…
مهربان
سبد معذرتم را بپذیر ؛
کودکی هستم شوخ خانه ام در ته بن بست فراموشی یک زوج قدیمی مانده
خانه دل اما ، جای بکریست هنوز ،
پر سبزینه و ریحان و غزل ،
پر تکرار گیاهان نمو ،
پر ابیات ملون شده در خمره عشق ،
پر انوار خدا.
داخل خانه دل ؛
جای جمعیت هرجائی نیست کل دارائی من تازگی دلکده است
من به دل راز رسیدن دارم ،
من به دل ثروت هنگفت عدالت دارم ،
خوب می فهمم اگر در باران ،
چتر خود را به کسی بخشیدم؛
توشه رفتنم از لطف خدا آکنده ست
خوب میدانم اگر جای توپیشم خالیست ؛
حکمتی در کارست
…
مهربان
سبد معذرتم را بپذیرکار کودک این است ؛
اولش حرف زند ، به تامل بنشیند بعدش
آنقدر شاعرم امشب که فقط ؛
بیستون کم دارم ،
تیشه عاقبتم را بدهید
آنقدر ساده سخن میگویم ؛
که اگر یکنفر از کوچه دل درگذرد ،
دل و دلداده روی هم بیند
…
مهربان
ساعت الآن دقیقا خواب است
- و من و پهنه کاغذ بیدار
روی تو در نظرم نقش نخست ،
و خدا شاهد دیوانگی بنده بازیگوشش
و خود او می داند ؛
که دلم آنقدر آغشته به توست ؛
که اگر از صف فردوس برین ،
طیفی اندازه صد نور میسر سازد
من به آن طیف نبخشم ، دانه ای از مویت
…
مهربان
بازهم ،
سبد معذرتم را بپذیر
آنقدر شاعرم ازتو که نمیدانم کی ،
واژه ات راهی شعرم شده است
لحظه ای گوش بکن ،
یک موذن مست است
آنقدر خوب اذان میگوید ،
گوئی او عکس خدا را دیده
خوش بحالش اما ؛
طرح زیبای خدا را گاهی ،
می توان در پس سیمای عزیزی جوئید
…
مهربان
دیر زمانی ست که من این مسئله را فهمیدم ؛
…
مهربان
آنقدر شاعرم امشب که زمین ،
در پی زمزمه ام مست شده ست
سر ببالین مدارینه کرات نهاده ست و باز
گوشهایش به من آویزانند
آنقدر شاعرم امشب که دلم ،
از پس سینه برون آمده باز
او نگاهش به من است
من نگاهم به قدم رنجه تو
آنقدر شاعرم امشب که فقط ،
روح روحانی تو حال مرا می فهمد
…
مهربان
عاشقی ؛ بارش احساس به روی ذهن است
عاشقی ؛ لمس خدا با چشم است
عاشقی ؛ مظهر نو بودن دل ، در حیات ازلیست
ومن امشب از عشق ، بخود می پیچم
بعد از امشب شاید ،
نقش اعجاز تو را طرح زنم
…
مهربان
ترکه فرضی تنبیه من آماده نشد ؟
یا مرا چوب تادب بنواز ؛
یا بیا و سبد معذرتم را بپذیر
…
مهربان
لذت صبح مجدد اینجاست ،
میروم تا با آب ، غسل آزاده شدن باب کنم
دیگر آن جمله سهراب مرا حسرت نیست ؛
" کعبه ام مثل نسیم ،
میرود باغ به باغ ،
میرود شهر به شهر
ثروتی بیش به من داده خدا
…
مهربان
از سر کودکی من بگذر ،
باید آرام به سجاده تعظیم روم ،
شعرم آخر شده ، انگار زمان وصل است
" به خدا می دهمت عاریه وار ،
آری عاشق شده بودم این بار
برچسب : نویسنده : Sajad loveplayer بازدید : 178